تو ادامه ندادی ولی چیزی رو هم از دست ندادی!
تو این روزا بیشتر از خودم، سردرد و خستگی و میل به خواب بیشتر و بیشتر دارند من رو کنترل میکنند...
میدونی من اونقدر خستم که نمیتونم ادامه بدم، تو ادامه ندادی ولی چیزی رو هم از دست ندادی، فکر نکنم اگه منم ادامه ندم، چیزی بشه در هر صورت تویی دیگه نیست که بعد از من، چنین احساساتی رو تجربه کنه ولی خستهتر از اونیم که بتونم زندگی رو استپ بزنم.
من فقط میتونم اینجا بشینم و منتظر بمونم و خیالپردازی کنم برای روزی که یکی چاقوشو با روشی غیر از روشی که بقیه بهم هدیه میدن، بهم هدیه بده، جوری که تیزی و برندگیش رو با تموم وجودم حس کنم. ولی خب بازم تو دیگه اینجا نیستی که اینکارو برام بکنی، شرط میبندم پیشنهاد بقیه پیش روانشناسرفتن باشه یا نمیدونم
+دراگون این چندوقته یکم بیشتر از یکم خستهست...
《 احوالم : بعد از رفتنت خواب مرا با آغوش باز می پذیرد 》
*درآوردن دستکشم از دستم و دادن بهت
اینو بپوش..
میدونم اینکه با یکی تماس داشته باشیو دوست نداری..سو اینو بپوش و فکر کن دستتو محکم گرفتم
خسته نباشی:)
دراگون ")
چطوری ؟
جوری که با تک تک سلولام درکت میکنم ")
من دارم ذره ذره نابود مبشم و هیچکس نمیفمه ")
سرد شدم ....
بی حس شدم .....
و خیلی خیلی وقته که خوشحالی احساس نکردم ")
ولی دلم برات تنگ شده و امیدوارم تو روال باشی ")
فقط کمی خسته ام.
خوابمم نمیاد.
دلم یکم هیجان یا یه اتفاق جدید میخواد.
نفسم ازین روتین تکراری گرفت.
این امیدوار بودن واقعا کیریه .....
ولی واقعا و دقیقا شبیه مرده متحرک شدمممم .....
خشک و بی حس مطلق.....
ولی دراگون با این حال خیلی برام جالبه که رلم از چیه یک مرده متحرک خوشش اومده و اینقدر عاشقم شده ").....
بگو تو چخبرا دراگون؟.....
چون بدون خانواده بوده هیجان انگیز بوده کیوتچه ^^
من بدون ددی و مامی بازارم نمیرم -_- برم زنجان؟؟؟؟؟
فعلا که متحرکم تا ببینم تا کی میتونم دووم بیارم ....
کی اومده ؟ چیکار کرده که تنظیماتت بهم خورده ؟ میخوای وارد چه عملی بشی ؟
یا خدا آرتمیس تو چقد فضولی -
دراگون میدونی تو از کلمات بزرگی استفاده میکنی که تو دایره لغات من نیس ")
ولی خب به قول آنه میگه وقتی دنیای بزرگی داشته باشی کلمات کوچیک بی فایدن :)-♡
تونستی بیای روبیک خوشحال میشم داش :))))
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
22 ثانیه .