ایکاش بدنیا نمیاوردمت!
+شنیدی میگن مامان باباش باهم دعوا دارن؟
+روانیه...پاچهی همه رو میگیره!
+هی اینجوری نگاش نکن، الان عصبی میشه میاد میزنتت!
+لعنتی کنترل اعصاب و روان نداره...
+انگار پدرش مشکل روانی داره، اینم باید بره تیمارستان
+چرا خودشو نمیکشه؟ لیاقت زندگی نداره، فقط جای بقیه رو تنگ میکنه
+حتی مادرش هم اون دفعه گفته بود ایکاش بدنیا نمیاوردتش...
+اون پسره رو میگید؟ اون اصلا ادم نیست که، حیوونه حیوون!
...
اینجوری نگید...
اون فقط کسی رو نداشته که بهش دوستداشتن رو یاد بده، تنفر تنها چیزی بوده که دیده!
اون موقعایی که برای خودش ارزوی مرگ میکنه و خانوادشو بخاطر تولدش لعنت میکنه رو ندیدید.
شاید بهتر باشه خانوادهها وقتی شرایط بچهدار شدن و نگهداری از بچه رو ندارند، به داروخانهها مراجعه کنن و اون لعنتیا رو بخرن و بعد کارشونو انجام بدن!
و اگه بچهدار شدن، لطف کنن سر بچهشون منت نزارن و نگن ایکاش هیچوقت بدنیا نمیاوردمت!
این یه جمله میتونه ادمو نابود کنه...
